الفِ عزیزم؛
داشتم الکی میخوندم از جورابای تا به تام/ روی مدارک دانشگام/ با..
که برق رفت.
توی تاریکی شروع کردم به دیدنِ سفیدترین چیزها, که حق هم داشتم چون چیزِ دیگه ای به چشم نمیومد.
بینِ سفیدیای کم واست از دور دست تکون میدم که بفهمم مایع جدیدی که خریدیم قابلیت سفیدکنندگی هم داره یا نه؟!
سارا
تهران/ مرداد نود و هفت
:: بازدید از این مطلب : 3
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0